بلند شدن
🔴 این پادشاه اشکانی که پس از اسکندر دوباره اوستا را گردآوری کرد
بلاش یکم ( ۵۱ - ۷۸ م ) بیست و دومین پادشاه اشکانی بود که پس از مرگ پدرش ( بهنام دوم ) بر تخت نشست. او به آیین های ایرانی بسیار علاقه مند بود و در این راه تلاش بسیاری کرد و بازمانده گرایش های یونانی را در ایران از میان برد. در این زمان الفبای ایرانی که از�خط آرامی�منشعب شده بود، جای الفبای یونانی را گرفت و برای اولین بار بر روی سکه های بلاش یکم پدیدار گشت. بر یک روی این سکه ها نقش شاه و بر روی دیگر آن تصویر آتشدانی نقش شد. این سنت تا زمان انحطاط�ساسانیان�کم و بیش حفظ شد. بنا به روایات�زرتشتی�در زمان بلاش، متون کهن�اوستایی�از نو گردآوری شد و نام یونانی شده شهرها نیز دوباره نام ایرانی خود را بازیافت
... [مشاهده متن کامل]
🔴 بلاش: نام چند پادشاه اشکانی و ساسانی؛ خوانش این واژه در پهلوی اشکانی walagaš ( 𐭅𐭋𐭂𐭔 ) بوده ( در کتیبه کعبه زرتشت ) و در پهلوی ساسانی Wardāxš, Walāxš ؛ در ارمنی Vałarš ؛ در سریانی Walgāš, Wologēš و در یونانی Vologesos و . . . برپایه پژوهش � فردیناند یوستی � این نام ساخته شده از دو بخش wala ( اوستایی varəda ) بمعنای قدرت و gaš زیبایی، است
🆔 @iranzamin777
واژه خیز
معادل ابجد 617
تعداد حروف 3
تلفظ xiz
نقش دستوری اسم
ترکیب ( بن مضارعِ خیزیدن )
مختصات ( اِمص . )
آواشناسی xiz
الگوی تکیه S
شمارگان هجا 1
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
... [مشاهده متن کامل]
واژه خیزیدن
معادل ابجد 681
تعداد حروف 6
تلفظ xizidan
نوع مصدر
ترکیب ( مصدر لازم ) [قدیمی]
مختصات ( دَ ) ( مص ل . )
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
واژه خیز و واژه خیزیدن از ریشه ی واژه خاستن پارسی است.
واژه خاستن
معادل ابجد 1111
تعداد حروف 5
تلفظ xāstan
ترکیب ( مصدر لازم ) [پهلوی: xāstan] [قدیمی]
مختصات ( تَ ) [ په . ] ( مص ل . )
منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مترادف و متضاد
دوستان اوستا از شرق هند اولین بار توسط آبراهام دوپرون جمع شده و گویشی از سانسکریت لحاظ شده و همانطور که میبینیم تمام کلمات آن منطبق بر سانسکریت هستند . آیا از این زبان که گفته میشه زبان ایزوله زردشتی ها برای آتش پرستی در هنگام پرستش آتش … سخنانی گفته میشده گفتن …
... [مشاهده متن کامل]
آیا اثری هست از این جغرافیا که ما این لغات ادعایی رو در اون ببینیم ؟ شعری هست به این زبان ؟ شاعری هست؟ کتابی هست؟
در زبانِ پارسیِ میانه "ویهیستن/ویهیزتَن" با بُن کنونیِ "ویهیز" به چمِ " جابجا کردن، پیش رفتن" بوده است.
تکواژهایِ " ویهیزتَن/ویهیستَن" چنین هستند:
1 - پیشوندِ "وی"
پیشوندِ " وی " بیشتر در پارسیِ کُنونی به دیسه یِ " گُ " در آمده است. "وی" در اینجا عملگری برای نشان دادنِ "دوری، جدایِش" است.
... [مشاهده متن کامل]
پیشوندِ " وی" کارکردِ یکسانی با پیشوندِ " dis" در زبانهای اروپایی دارد بمانندِ distance.
( در اینباره می توانید به پی نوشتِ اینجانب در زیر واژه یِ " وی" مراجعه کنید. )
2 - هیز
"هیز" در زبانِ اوستایی به چمِ "از جای خود جنبیدَن، غلتیدَن، روان کردن" بوده است. از آنجایی که در زبانِ اوستایی نسبت به زبانِ پارسی با دگرگونیِ آواییِ " خ/ه" روبه رو هستیم ( مانندِ هوشکَ ( اوستایی ) /خُشک ( پارسی ) ) ، پس واژه یِ " هیز" در زبانِ اوستایی همان واژه یِ " خیز" در پارسیِ کُنونی است؛چنانکه چمِ این واژه نیز روشنگرِ این موضوع است.
پَس " هیز" همان "خیز" است.
3 - تَن
( تَن، دَن، یدَن ) نشانه های مصدری هستند.
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
پیشنهادِ واژه:
بنابرآنچه در بالا گفته شد، چنانچه بخواهیم کارواژه یِ " ویهیستَن/ویهیزتَن" را به پارسیِ کُنونی برگردانیم، باید از کارواژه یِ " ویخیزیدنَ/گُخیزیدَن" و در حالتِ گُذرا از کارواژه یِ " ویخیزاندن/گُخیزاندن" بهره ببریم ( برای نمونه می توان کارواژه " ویخیزاندن/گُخیزاندن" را به چمِ " جابجا کردن" بکار برد. )
. . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . . .
پَسگَشتها ( references ) :
1 - رویه یِ 1571 از نبیگِ " فرهنگ واژه های اوستا"
2 - تارنمایِ ویکی پدیا "فعل در زبانِ پارسیِ میانه"
جهش. بلندی
برخیز بلندشو
بلند شو. پرش
برخیز
leap
The ball was hit well, but the centerfielder made a leaping, one - handed catch to end the game
به توپ ضربه خوبی وارد شد اما بازیکن میانی ( centerfielder ) یه خیز برداشت و با یه دست توپ رو گرفت تا بازی بدین ترتیب به پایان برسه
خیز:[اصطلاح نظامی] یک حرکت منفرد است که معمولاً از یک موضع پوشیده به موضع پوشیده بعد که غالباً تحت آتش توپخانه یا جنگ افزارهای کالیبر کوچک، توسط افراد انجام میشود ـ مسافتی که توسط یگان در حال پیشروی خیز به خیز در یک حرکت پیموده میشود.
دانشنامه دفاعی ( نحن صامدون )
پرش
بلند شو
برخیز، بلند شو
بلند شو
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)