مات کردن، خیره کردن، مبهوت کردن، متعجب ساختن، متحیر ساختن، سردرگم کردن
گیج کردن، متحیر کردن، مات کردن، خیره کردن، مبهوت کردن، متعجب ساختن، سرگشته کردن
خیره کردن، اغفال کردن، کور کردن، درز یا راه گرفتن
گیج کردن، خیره کردن، ژولیده کردن، منجمد شدن
خیره کردن
خیره کردن، سرگشته کردن، اشفته کردن، گیچ کردن، متحیر شدن