خیانتکار

/xiyAnatkAr/

    foul
    quisling
    traitor
    traitorous
    machiavellian
    perfidious

فارسی به انگلیسی

خیانتکار در ازدواج و عشق
unfaithful

خیانتکار یا خیانتگر
[adj.] treacherous, [n.] traitor

مترادف ها

betrayer (اسم)
خائن، خیانتکار، میهن فروش

traitor (اسم)
خائن، خیانتکار، پیمان شکن

conspirator (اسم)
خیانتکار، توطئه چی، دسیسه کار، شریک فتنه

پیشنهاد کاربران

باهاش رفیق شو وسپس تعجب نکنید ازپشت بهت خنجرها را فروکند وتیر خلاص شلیک بزند.
دُژیار، دشیار ( یار بد )
برپایه پیشنهاد یکی از کابران ( م بیک ) در زیر واژه های خائن و خیانت.
با سپاس از ایشان
خائن
غادر
Treacherous