پسر بود زو را یکی خویشکام. . . . پدر کرده بودیش گرشاسپ نامزو ( زو طهماسپ پادشاه ایران در شاهنامه )خویشکام - مُراد، منظور، قصد، نیت - خودکامه، خودسر، خودپسند، دیکتاتور!+ عکس و لینک