خوش منظر


    good-looking
    comely
    idyllic
    scenically
    sightly

مترادف ها

handsome (صفت)
خوب، خوشرو، دلپذیر، مطبوع، زیبا، خوش اندام، خوش روی، خوبرو، خوش منظر، خوش قیافه، قسیم

beautiful (صفت)
خوب، خوشرو، فرخ، زیبا، قشنگ، خوشگل، عالی، شکیل، باصفا، خوش اندام، خوش روی، خوبرو، خوش منظر

spiffy (صفت)
با هوش، زیبا، عالی، خوش منظر، تمیز

comely (صفت)
خوبرو، خوش منظر

scenic (صفت)
خوش منظر، نمایشی، صحنه ای، مجسم کننده

seemly (صفت)
شایسته، خوش منظر، زیبنده

good-looking (صفت)
خوشرو، قشنگ، خوش منظر، خوش قیافه

پیشنهاد کاربران

به آدم خوشگل و درجه یک ،
گفته میشه
خوش نمود. [ خوَش ْ / خُش ْ ن ُ/ ن ِ / ن َ ] ( ص مرکب ) خوش جلوه . خوش ظاهر. خوب منظر.

بپرس