چالاکی، نشاط، خوشدلی، سر زندگی، خوش طبعی، زور، خوش مشربی، نیروی حیاتی
geniality(اسم)
خوش رویی، خونگرمی، خوش مشربی
sociability(اسم)
معاشرت، خوش مشربی، جامعه پذیری، قابل معاشرت بودن، معاشرت پذیری
پیشنهاد کاربران
( مخالقة ) مخالقة. [ م ُ ل َ ق َ ] ( ع مص ) با کسی خلق نیکو بورزیدن. ( تاج المصادر بیهقی ، ورق 199 ب ) . با کسی خلق نیکو برزیدن. ( زوزنی ) . معاشرت کردن با کسی به خوش خوئی. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) .