خوش طبع


    good-natured
    jocular
    witty

مترادف ها

talented (صفت)
مستعد، باهنر، نعمت خدا داده، خوش طبع، خوش ذوق، خوش قریحه، درون داشت

debonair (صفت)
خوش رفتار، خوش طبع، شاد، مودب

gaysome (صفت)
خوشدل، خوش طبع، خوش مشرب، خوش وقت

sanguine (صفت)
برنگ خون، خونی، خوش طبع، خوش مشرب، سرخ، دموی

canty (صفت)
سرزنده، بشاش، خوش طبع

chirpy (صفت)
خوش طبع، خوش مشرب

gifted (صفت)
خوش طبع، خوش ذوق، پیشکشی، خوش قریحه

پیشنهاد کاربران

شیرین طبع. [ طَ ] ( ص مرکب ) خوش طبع و خوش خوی. ( ناظم الاطباء ) . نیک رفتار و خوش وضع و نیک کردار. ( آنندراج ) . رجوع به شیرین صفت شود.
لطیف مشرب ؛ خوش طبع و متواضع. ( ناظم الاطباء ) . لطیف طبع.

بپرس