food (اسم)خورد، قوت، غذا، طعمه، خورش، اغذیه، خوراکی، خوان، خوردنی، خوراک، طعام، خواربار، توشه، اذوقهmeal (اسم)غذا، طعمه، خوراکی، طعام، شام یا نهار، ارد بلغورchow (اسم)غذا، خوراکی، سگ خپلهcomestible (اسم)خوراکی، خوردنیedible (صفت)خوراکی، خوردنی، ماکول، خوش گوشت، چیز خوردنی
خوراکی به نوعی هله هوله را شامل می شود پس می توان از junk food استفاده کردGoodiesاگه میشه اینم بذارید من یادم نمیاد خانم معلممون چی بهش می گفت فکر کنم اسنک بودRefreshmentsSnacksماکول+ عکس و لینک