short order
خوراک اصلی
entree, entre
خوراک اماده
delicatessen
خوراک برای تحریک اشتها
appetizer
خوراک بهداشتی
health food
خوراک پختن و در محل تحویل دادن برای عروسی و مهمانی
cater
خوراک پردازی
cookery
خوراک پزی
cookery, cooking, cuisine
خوراک پزی کوچک و قابل تحمل
hot plate
خوراک پف کرده
soufflé, souffl
خوراک پیش پخته
convenience food
خوراک جویی
forage
خوراک جویی کردن
forage
خوراک چهارپا
provender
خوراک حیوانات
feed
خوراک خامه دار
cream
خوراک خدایان
ambrosia
خوراک خردکن
food processor
خوراک دادن
feed, nourish, nurture, serve, to feed, to board
خوراک دارو
dose