تبظرم. [ ت َ ب َ رُ ] ( ع مص ) انگشتری در انگشت کردن احمق و در سخن به انگشت اشارت کردن تا مردمان انگشتری وی بینند. ( منتهی الارب ) . کان احمق و علیه خاتم فیتکلم و یشیر به فی وجوه الناس. ( اقرب الموارد ) ( قطر المحیط ) .
یعنی خودشومیگیره واسه همه اونوقت چیزی بلدنیست
دَش
خود را با فخرفروشی به دیگران نشان دادن
کسی که خوبی های خود را به رخ دیگران میکشد
خودنمایی
خود را جلو دیگران خوب نشان دادن
اثر شگفت انگیز
داب . .
خودنمایی ( Flaring ) : [ اصطلاح آکواریم]به حالتی در ماهیان میگویند که آبششهای خود را باد و شبکه آبششی را باز کرده و همچنین باله های خود را کاملا باز کرده و منظره زیبایی به ماهیان میدهد که این عمل بخاطر
... [مشاهده متن کامل] رفتارهایی چون قلمروطلبی - انتخاب جفت و. . در میان ماهیانی مانند فایترها یا بتاها گاهی اسکارها و سیکلیدهای دهان آتشین زیاد دیده می شود.
معنی ریحانه گل بهشتی
تکبر داشتن
خود نمایی = خود نشان دادن
یعنی هرچیزیکه داری نشان بدی
خودنمایی
جلوه گری
یعنی کسی که زیبا است خودشو بیشتر جلوه بده
به کسی می گویند که خود رابه همه نشان می دهد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)