familiarity (اسم)
اشنایی، خودمانی، انس
intimacy (اسم)
خودمانی، صمیمیت، خصوصیات، رابطه نامشروع جنسی، خصوصیت
particularity (اسم)
خودمانی، جزئیات، خصوصیات، دارای خصوصیات معینی، خصوصیات برجسته، بستگی ب عقاید خاصی، دقت زیاد
friendliness (اسم)
خودمانی
heart-to-heart (صفت)
صمیمی، خودمانی
related (صفت)
وابسته، منسوب، مربوط، خودمانی، منتسب، مقارن
friendly (صفت)
مساعد، مهربان، دوستانه، خودمانی، تعاونی
private (صفت)
محرمانه، اختصاصی، خودمانی، خاص، مستور، پوشیده، مخصوص، خصوصی، خلوت، شخصی
bosom (صفت)
خودمانی
inner (صفت)
داخلی، باطنی، خودمانی، درونی، تویی، روحی
intimate (صفت)
محبوب، صمیمی، خودمانی
familiar (صفت)
اشنا، خودمانی، وارد در
hob-and-nob (صفت)
خودمانی
hob-a-nob (صفت)
خودمانی
close (صفت)
نزدیک، خودمانی، تنگ
comradely (صفت)
خودمانی
ours (ضمير)
خودمانی، مال ما، مال خودمان، خودمان
their (ضمير)
خودمانی، شان، خودشان، مال ایشان، مال انها
your (ضمير)
خودمانی، ت، مال شما، مربوط به شما، متعلق به شما
mine (ضمير)
خودمانی، مرا، خودم، مال من
her (ضمير)
خودمانی، اورا، مال او، باو، ان زن را، ... او
his (ضمير)
خودمانی، مال او، ... او، برای او، مال انمرد، ضمیر ملکی سوم شخص مفردمذکر
theirs (ضمير)
خودمانی
its (ضمير)
خودمانی، مال آن، مال ان، ... آن
my (ضمير)
خودمانی، مال من، ای وای، متعلق بمن، مربوط بمن
familiarly (قید)
خودمانی
hobnob (قید)
دوستانه، خودمانی، بسلامتی