self-command (اسم)
کف نفس، خودداری، خودفرمانی
self-control (اسم)
کف نفس، خودداری، مسک نفس، قوه خودداری
continence (اسم)
پرهیزگاری، خودداری، پاکدامنی، خویشتن داری
abstention (اسم)
خودداری از دادن رای، خودداری
restraint (اسم)
جلوگیری، خودداری، نگهداری
abstinence (اسم)
خودداری، پرهیز، ریاضت، پرهیز از استعمال مشروبات الکلی
equanimity (اسم)
خودداری، قرار، متانت، خون سردی، تعادل فکری، ارامی، قضاوت منصفانه
forbearance (اسم)
خودداری، مدارا، طاقت، تحمل، شکیبایی، امساک
composure (اسم)
خودداری، ارامش، خون سردی، تسلط بر نفس
self-government (اسم)
خودداری، حکومت مستقل، خودمختاری، خودفرمانی، حکومت بر نفس، حکومت خودمختار، حکومت توده مردم
self-possession (اسم)
خودداری، متانت، خون سردی، ارامی
mastery of oneself (اسم)
خودداری
self-repression (اسم)
خودداری، مسک نفس، ترک نفس، خود سرکوبی، حفظ اسرار خود
self-restraint (اسم)
خودداری