خوددار

/xoddAr/

    having self-control
    self-possessed
    self-contained
    unflappable
    composed
    cool
    demure
    impassive
    patient
    reserved
    restrained
    undemonstrative
    undemonstratively

مترادف ها

continent (صفت)
پاکدامن، خود دار

undemonstrative (صفت)
خود دار، فاقد ضمیر اشاره، غیر مدلل

self-collected (صفت)
خود دار، دارای کف نفس، حواس جمع

self-composed (صفت)
ارام، خود دار، مستولی بر احساسات خود

self-contained (صفت)
جامع، خود دار، با حوصله، تودار، برون بی نیاز

having self-control (صفت)
خود دار

self-controlled (صفت)
خود دار

self-possessed (صفت)
ارام، خونسرد، خود دار، متین

self-restrained (صفت)
خود دار

پیشنهاد کاربران

درست کار
از کار بد پرهیز میکند
در گویش شهرستان بهاباد به کسی که زیاد در فکر خویش است و بیش از اندازه رعایت خود را می کند چنان که تافته ای جدابافته است که معمولا دوست ندارد خود را به سختی و دردسر بیندازد و لذا مورد انتقاد دیگران قرار
...
[مشاهده متن کامل]
گرفته و به او گفته می شود که خوددار یا خیلی خوددار است یعنی فقط و فقط به فکر خودش هست و دیگران برایش اهمیتی ندارند و با این کلمه حس خود را به عرض او می رسانند که احتمالا باعث ناراحتی او می گردد البته گفتن این کلمه گاهی جنبه شوخی دارد و جواب شنونده هم خنده و لبخندی بیش نخواهد بود.

به کسی که از رفتارهای بد پرهیز جلوگیری می کند
به کسی که از رفتارهای بد پرهیز می کند
خوددار: کسی که محترم است و از رفتار های بد پرهیز میکند
دلارام نصیرزاده هستم پایه چهارم
۱۰ ساله از شیراز
خودار به چه کسی میگو یند.
کسی که خود را از ارتکاب اعمال نا پسند حفظ کنید

بپرس