خواننده اوازهای محلیfolk singerخواننده اول اپراprima donnaخواننده باسbassoخواننده زنchanteuseخواننده ماهرcoloraturaخواننده کر پسرchoirboyخواننده کنترتنورcountertenorخواننده ی باسbass
chanter (اسم)خواننده، سراینده، سرودخوان کلیساreader (اسم)خواننده، قاری، کتاب قرائتیsinger (اسم)خواننده، سراینده، اواز خوان، خنیاگر، سرود سرا، نغمه سراvocalist (اسم)خواننده، سراینده، اواز خوان، نغمه سراreciter (اسم)خواننده، تک نوازdeclaimer (اسم)خواننده، سخنور، دکلمه کننده
دَنگ کُن:خواننده.مطربمخاطبمن واقعا خوانندگی رو دوست دارم اونم خیلی واقعا فرهنگ کیپاپ عالیه من امید دارم روزی یه میکروفن طلایی برای کنسرت به دستم میگیرمرهگوخوانندگی تمام وجود و هستی منامیدوارم به جای خیلی خوبی در خوانندگی برسم به امید ان روزخوانندگی=ترانه خواتی اوازه خوانی Singer است نهsongerخواننده:songerخوبه . ولی کاش برای هر کلمه نمیخواستیم بریم بیرون و دوباره بیایم تو . . . . . ولی درکل خوبهSinger: خوانندهآوازه خوانترانه خواندر زبان لری بختیاری به خواننده، خونده گر می گویند خونده گر ( خوانده گر ) :::خواننده مانند بازی گر::بازیگرمشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٢)+ عکس و لینک