اوخوماخ
اوخودی
اوخوندی
یاشاسن زبان ترکی😍
در پاسخ به بهنام رضایی:
1 - خواندن فارسی بوده و در زبان پهلوی نیز وجود داشته پیش از آنکه ترکهای کوچ نشین وارد سرزمین ایران شوند .
2 - در ترکی �اوکی� داریم که پیشترین مدرکش در کتاب مقدمه الادب نوشته ابوالقاسم محمود بن عمر بن محمد خوارزمی زمخشرى آمده که به احتمال بسیار زیاد از فارسی گرفته شده است .
... [مشاهده متن کامل]
3 - زبان سومری هیچ ارتباطی با زبان مغولی و ترکی ندارد .
4 - سنگ نوشته بیستون ( بغستان ) مربوط به 520 سال پیش از میلاد است که نشانگر پیشینه زبان فارسی بوده در حالیکه سنگ نوشته مغولی اورخون مربوط به سال 735 میلادی است .
5 - خوندی که شما اشاره نموده اید حال پرسشی دارد که آیا خوانده ای؟
در حالیکه اوخوندی یعنی خوانده شده .
6 - حرفهای شما مانند مستاجری است که ادعای مالکیت خانه را دارد .
آقا رضا در ترکی کلمه اخوماک مصدر فعل خواندن هست چیزی که شما میگی خواننده شارکیجی اینجا منظور از خواننده آواز خوان هست نه شخصی که مطالعه میکنه و خواننده میشه اوخویان
کلمه خواندن ترکی هست. در زبان سومری به چیزی که ما میخ یا خط میخی میگیم آوخ یا اوک می گویند که همان تیر هست. یعنی چیزی که از دید ما میخ بوده از نظر آنها تیر هست. که در اینجا منظور تیر تیروکمان هست. لذا
... [مشاهده متن کامل] فعل اخوماک ترکی اینگونه بوجود آمده است. در فارسی عامیانه میگیم خوندی در ترکی میگیم اوخوندی که مشخص هست الف اول کلمه مثل اشتر به شتر. استاندن به ستاندن حذف شده هست و مشخص میشه که کلمه خوندن همان اخوماک ترکی هست. عینا همین قضیه رو برای فعل ستادن داریم. استدی در فارسی یعنی گرفتی و استدی ترکی از ریشه استمک یعنی گرفتن که این کلمه هم از ترکی مشتق شده و الف اول کلمه بعدها حذف شده است.
خواندن واژه فارسی است و از واژه �خوانتن� در زبان فارسی میانه گرفته شده است .
در پاسخ به جناب سالار باید بگویم :
1 - چرا در ترکی واژه برابر با خواننده وجود ندارد و از واژه شارکیجی ( عربی ) استفاده می کنند.
... [مشاهده متن کامل]
2 - اوخون در ترکی به معنای پول می باشد .
3 - برای خواندن باید ابتدا بتوان نوشت و چون ترکهای بادیه نشین دانش نوشتن نداشتند چه چیز را می خواستند بخوانند پس مشخص است که این واژه را از فارسی گرفته اند.
تامغای اوخ
اوخوماق
اوخوندی
خواند .
چند هزار سال تاریخ در چهار کلمه .
همچنین زبان پیدجین و سروییل دری
واژه خواندن
معادل ابجد 711
تعداد حروف 6
تلفظ xāndan
ترکیب ( مصدر متعدی ) [پهلوی: xvāntan]
مختصات ( خا دَ ) [ په . ] ( مص م . )
منبع فرهنگ فارسی عمید
اون یک لوضی است به انگلیسی چی خونده می شود
نامیدن ، نام دادن
خواندن : خطاب کردن ، ندا کردن ، دانستن
هستی و نیست مثل و مانندت
عاقلان جز چنین نخوانند
هفت پیکر نظامی، تص دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷، ص۳۷۶.
خواندن: در پهلوی خونتن xwantan . و خواننده خوننتگ xwanantag بوده است.
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 215 . )
این مصدر در معنی" آواز خواندن" با مصدر لاتین canere ( با ریشه can و پسوند مصدرساز ere ) که به معنی to sing می باشد، یکسان است ( خوان و can ) :
Can ) ere = ( Khan ) dan ) ریشه این فعل در کلمات انگلیسی همچون accent و charm به کار رفته است:
... [مشاهده متن کامل]
Ac cen t
Cha ( n ) r m
وجه تسمه charm ( جذبه ) با خواندن ( آواز ) در این است که در گذشته آوازخواندن با کسانی شروع شده که ظاهری جذاب و مسحور کننده داشته اند.
مرجع: یوتیوب، کانال Originally Same
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)