offer
خواستار انضباط و اطاعت
authoritarian
خواستار بودن
claim, favor, subscribe
خواستار شدن
demand, invite, request, seek, urge, want, will, wish, to ask for, to solcit, to request
خواستار کردن
whet
خواستار
/xAstAr/
فارسی به انگلیسی
خواستار انضباط و اطاعت
خواستار بودن
خواستار شدن
خواستار کردن
مترادف ها
راضی، خواهان، مشتاق، حاضر، خواستار، مایل، راغب
درخواست کننده، خواستار
خواهان، طالب، خواستار، مایل، چیزی که ارزو میشود
خواهان، سخت، طالب، خواستار، سخت گیر، مصر، مبرم
خواهان، خواستار، سائل
خواهان، خواستار، مستدعی
خواهان، خواستار
سخت، خواستار، سخت گیر، مصر، مبرم
خواهان، مشتاق، ارزومند، طالب، خواستار، مایل
خواستار
پیشنهاد کاربران
دواطلب
طلب
خواهان، خواهنده، راغب، طالب، متقاضی، مسئلت، مستدعی، خواستگار
راغب