خنازیر

/xanAzir/

    scrofula
    pigs
    hags
    kings evil

مترادف ها

barrow (اسم)
توده، چرخ دستی، چرخ دوره گردها، کوه یخ، زنبه، قطعه عظیم یخ، پشته، کوه، تپه، خاک کش، خنازیر، ماهور

scrofula (اسم)
خنازیر، سل غدد لنفاوی گردن

boar (اسم)
خنازیر، گراز وحشی، جنس نر حیوانات پستاندار، گرازنر

pig (اسم)
خنازیر، گراز، خوک، ادم حریص و کثیف، قالب ریخته گری

swine (اسم)
خنازیر، خوک، گراز ادم پرخور یا حریص

پیشنهاد کاربران

جمع خنزیر به معنی خوکها و گرازها
خَـنازیر:بیماری ایجاد غدد سخت در ناحیه گردن وگلو که درصورت تشدیدمنجر به جراحت شود.
نمونه:از چرک و کثافت دارند خنازیر می گیرند. ( کلیدر ج۶ص۱۸۶۹ )
محمدجعفر نقوی