خمره

/xomre/

    large earthenware jar
    wine-jar
    cask
    vat

فارسی به انگلیسی

خمره ای
resembling a jar, vat or barrel

خمره شراب سازی
wine press

مترادف ها

tun (اسم)
قدح، خمره، لیوان، لوله بخاری، بشکه بزرگ، بقدر یک بشکه، ادم یا چیز بشکه مانند

crock (اسم)
خمره، سبو

vat (اسم)
خمره

پیشنهاد کاربران

کلمه خَمَرَه تو کردی به معنی پرخوری کردن و حال ناخوش بعد پرخوری در وعده غذاییست
ایا خَمر ( شراب ) از خُمره می اید؟ با توجه به این که سرکه و شراب در خمره به عمل می امده است.
ظرفی به شکل خم و کوچک تر از آن
درود. کسی می داند که آیا نخست "خم" بوده که "خمبره" و"خمره" شده یا برعکس؟اگر اول خم بوده، چگونه به خمبره تَرادیسیده؟
در گویش کرمانی به آن تپو می گویند.
سبوهای سفالی رسی بزرگ که برای تهیه و نگهداری سرکه و در گذشته تهیه شراب و ذخیره مواد غذایی مورد استفاده قرار می گیرد. نیز آورده اند در تمدن های باستانی، از خمره برای تدفین مردگان استفاده میگردیده.

بپرس