خلیفه

/xalife/

    caliph
    successor
    monitor

مترادف ها

apprentice (اسم)
شاگرد، کاراموز، خلیفه

caliph (اسم)
خلیفه

prelate (اسم)
خلیفه، اسقف اعظم، مطران، کشیش ارشد

vicar (اسم)
خلیفه، معاون، قائم مقام، جانشین، کشیش بخش، نایب مناب

vicegerant (اسم)
خلیفه، نایب، جانشین، نایبالسطنه

پیشنهاد کاربران

خِلیف اشتباه گفتم که خَلیف
خِلیف یعنی چی ؟
سلیم
خلیفه: واژه ای اربی ست برابر فارسی آن پادشاه، پیشوا می شود، از دیدگاه مسلمانان جانشین زیرا آنان خودشان را جانشینان پیامبر می دانند ولی از دید نا مسلمانان پادشاه یا پیشوا چون بر مردم فرمانروایی می کنند.
جانشین
این جاعل فی الارض خلیفة
پیشوای مسلمانان
هم معنی کلمه خلیفه . . . فریب. . . . علت. . . جای پا
خلیف یا خلیفه معرب خدیو پارسی است. خدیو = شاه
واژه ( خلیفه ) برگرفته از واژه ( خلیف ) در زبان بلخی می باشد که بر اثر دگرگونی آوایی ( د ) به ( ل ) از ( خدیو ) به ( خلیف ) تبدیل شده است. منبع جهت وام واژگان بلخی در پارسی نو نوشته محمود جعفری و عمادالدین صدری مراجعه شود. نیاز به یادآوری است که خدیو به معنای پادشاه و امیر می باشد.
واژه <<خلیفه>> از واژه << خدیو>> که یک واژه پارسی است و به چم پادشاه می باشد، برگرفته شده است. در شاهنامه فردوسی نیز واژه خدیو بارها بکار رفته است.
خلف یعنی آدم پشت سری یابعدی دومی خلیفه = خلف شده به رتبه ومقام دومی وپشت سری رسیده دوستان اگرلطف فرمایند اصل معنای کلمات را بنویسند زیاد استفاده می کنیم اما بعضا انتسابات کلمه را مرقوم می فرمایند وخواننده معنی خودآن کلمه را نمی داند
خلیفة بر طبق سند و گواه آیه ۲۶ سوره ص
یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاکَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ فَاحْکُم بَیْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ
اللّه می فرماید: ای داوود ما قراردادیم تو را حاکم در زمین پس حکم کن میان مردم به حق و راستی.
...
[مشاهده متن کامل]

کلمه أَحْکَمْ به معنی: حکم کن، این عبارت به کسی که در جایگاه حکم کردن و حکمرانی باشد اطلاق می شود . پس الله به داوود حاکمیت بر زمین را اعطا فرمود تا در آن به حق و راستی حکم کند.

ولیعهد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس