خلبان

/xalabAn/

    airman
    aviator
    captain
    flier
    pilot
    pilot(of a plane)

فارسی به انگلیسی

خلبان ازمونگر
test pilot

خلبان زن
aviatrix

مترادف ها

pilot (اسم)
خلبان، رهبر، لیدر، پیلوت، خلبان هواپیما، راننده کشتی، چراغ راهنما، اسباب تنظیم و میزان کردن چیزی

aeronaut (اسم)
خلبان، هوانورد

fly-boy (اسم)
خلبان، عضو نیروی هوایی

پیشنهاد کاربران

اویاتور به معنی خلبان است
پروازگر
خَلِه در چشم خَلیدن مَنما، ای خَلِبان
کِشتیِ خود به ثریا، بَرِ خورشید رسان
خَلِبان: سکاندار کشتی آسمانها که با خَله ( پارو، بال هواپیما ) هوا را می شکافد و پارو می زند.
////
سال ۱۳۰۳ خورشیدی، فرهنگستان ایران. ساخت نوواژه ی خلبان بر گرفته از خله به جای پیلوت فرانسوی ( Pilot ) .
خلبان از ریشه ی خلیدن گرفته شده و یکی از معانی خلیدن، شکافتن می باشد و خلبان به معنی کسی است که نگهبان و مواظب وسیله ای است که هوا را می شکافد و جلو می رود. خلبان در کل به معنی مواظب و راننده ی ماشین و وسیله ی خلنده و شکافنده ی هوا. ( هواپیما ) است
خله چیزی که خلنده و فرورونده در جایی باشد مانند سوزن و جوال دوز و درفش و امثال آن
و بان هم پسوند نگهبان هست
من می گویم همان خلبان درست است که شامل خلبان کشتی هواپیما است
خَله ( لغتنامه ) = چوبی دراز که با آن کشتی یا قایق را می رانند.
خلبان = خله دار، راننده هواپیما یا کشتی، کشتیبان
خلبان
Pilot
اویاتور
تراوایی
این هومن خوب براتون اسان کرد خلیج از خل و ایج است و خلبان از خلیدن - بدبختی به اینست که چهارده تا هم انگشت زدن
هدایت کننده خلبان
واژه خلیدن به مانای فرورفتن و خلیدگی به مانای فرورفتگی و شکاف ایجاد کردن است. و واژه خلبان نیز از بن "خل" و پسوند "بان" ساخته میشود. هم مانند واژه خلیج که از بن "خل" و پسوند" ایج" ساخته شده است.
خلبان
Pilot
هداینده هواپیما
اصولا چه کسی اولین بار کلمه /خلبان/ رو رایج کرد،
هدایت کننده ی هواپیما
راننده ی هواپیما یا هدایت کننده ی شی پرنده _ هوا باز _ آسمان دار
هواباز
هوانورد
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٠)

بپرس