خلاص

/xalAs/

    delivered
    released
    rid
    unused
    deliverance
    neutral
    free

فارسی به انگلیسی

خلاص شدن
to get rid of, slough, to get rid, to be released

خلاص شدن از شر چیزی
deep-six, unload

خلاص نکردنی
inextricable

خلاص کردن
extricate, free, rid, to rescue, to save, to despatch, to kill

مترادف ها

deliverance (اسم)
رهایی، رستگاری، خلاصی، فراغت از زایمان، خلاص

پیشنهاد کاربران

واژه خلاص
معادل ابجد 721
تعداد حروف 4
تلفظ xelās
نقش دستوری اسم
ترکیب ( صفت ) [عربی] [قدیمی]
مختصات ( طلا، نقره ، روغن و جز آن )
آواشناسی xalAs
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
...
[مشاهده متن کامل]

منبع لغت نامه دهخدا
فرهنگ فارسی عمید
فرهنگ فارسی معین
فرهنگ واژه های سره
فرهنگ فارسی هوشیار

در نثر و نظم فارسی گاها کلمه ی مناص با کلمه ی خلاص همراه آمده است و مناص فرار است و خلاص رهایی، گاهی با مناص است که خلاص فراهم می شود به عبارتی خلاص در گروه مناص است.
گفت چه می بینی ، در این کار و وجه خلاص و مناص ما از این ورطه مهلک چیست. ( مرزبان نامه )
...
[مشاهده متن کامل]

مرا از چنگال او خلاص و مناص ارزانی داشت. ( سندبادنامه )
گر نبودی حبس دنیا را مناص
نی بدی وحشت نه دل جُستی خلاص. ( از مولوی )
از کدامین بند می جویی خلاص
وز کدامین قید می خواهی مناص. ( از مولوی )
برای یادسپاری آسان تر معنی کلمه ی مناص بهتر است حفظ دو کلمه ی ( خلاص و مناص ) با هم صورت بگیرد و یا با کمی چشم پوشی معنی مناص را خلاص بدانیم. زیرا کلمه ی خلاص کلمه ای آشناست و این کلمه باتوجه به هم وزن بودن با کلمه ی مناص و نیز این که هردو چهار حرفی و از این چهار حرف دو حرف مشترک پی در پی دارند می تواند در جهت یاداوری معنی مناص کمک کننده باشد.

آزاد، رهاشده

رهایی، آزادی

بپرس