خفتن


    to sleep
    slumber

مترادف ها

sleep (فعل)
خوابیدن، غنودن، خواب رفتن، خفتن

پیشنهاد کاربران

عشاء به بندری
در گیلکی به معنای خوابیدن به کار میرود.
خفتن: در پهلوی با همین ریخت کاربرد داشته است. مصدری دیگر خفتن را در پهلوی ، نبستن nibastan بوده است ، با بن اکنون نبای nibay.
( ( مرا اختر خفته بیدار گشت
به مغز اندر اندیشه بسیار گشت ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 224. )

ارامیدن
آرامیدن

بپرس