دیکشنری
مترجم
بپرس
خطی
/xatti/
handwritten
manuscript
linear
lineal
دنبال کنید
فارسی به انگلیسی
خطی رابرخطدیگرعمودکردن
to draw a perpendicular to a line
مترادف ها
lineal
(صفت)
اجدادی، خطی، مربوط به خط
linear
(صفت)
باریک، کشیده، دراز، خطی، طولی
پیشنهاد کاربران
یعنی یک راه
راسه ای ( ریاضیات )
جمع خطوَه:گام. قدم
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها