خطابه

/xatAbe/

    discourse
    lecture
    oration
    sermon
    speech

فارسی به انگلیسی

خطابه انتقادی
criticism

خطابه ایراد کردن
lecture

خطابه در مراسم فارغ التحصیلی
baccalaureate

خطابه سرای
orator

خطابه سرایی کردن
orate

مترادف ها

address (اسم)
نشانی، خطاب، ادرس، نطق، خطابه، نام و نشان، سرنامه، طرز خطاب، خطابت، عنوان، مهارت، ارسال

lecture (اسم)
نطق، خطابه، خطابت، کنفرانس، سخنرانی، درس

oration (اسم)
نطق، خطابه، سخن، سخنرانی

sermon (اسم)
خطابه، موعظه، اندرز، گفتار، خطبه، وعظ

precept (اسم)
خطابه، پند، امر، حکم، فرمان، نظام نامه، امریه، قاعده اخلاقی

allocution (اسم)
خطابه، موعظه

prelection (اسم)
خطابه، سخنرانی

پیشنهاد کاربران

"فرازی بر نوشتهء اُورد ( خطابه ) " از فارابی.
"صدر لِکتاب الخطابه" اثر فارابی.
برابرواژگان هنرهای پنجگانه ( صناعات خمس ) :
فَرنود: بُرهان.
فَرنودیک: بُرهانی.
فَرنودآور: مُبرهِن.
ستیز: جدل.
ستیزیک: جدلیّ.
ستیزگر: مُجادل.
فریب: مغالطه.
فریبیک: مغالطیّ.
...
[مشاهده متن کامل]

فریب گر: مُغالط.
سخنوری: خطابه.
سخنوریک: خطابیّ.
سخنور: خطیب.
سَرواد: شعر.
سَردادیک: شعریّ.
سَروادگو: شاعر.
پارسی توان واژه سازی بالایی دارد: )

تریبون
سخنان

بپرس