خطاب کردن


    call
    to address
    to speak

مترادف ها

address (فعل)
مخاطب ساختن، درست کردن، خطاب کردن، نشانی دادن، قراول رفتن، دستور دادن، اداره کردن، عنوان نوشتن، سخن گفتن، متوجه کردن

پیشنهاد کاربران

سخن بستن.
نمونه : رئیس جمهور مردم را خطاب کرد.
برابر پارسی : فرنشین مردم سالاری ، مردم را به سخن بست.
نشان رفتن
مورد خطاب قرار دادن

بپرس