denationalize, privatize
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
محرمانه، اختصاصی، خودمانی، خاص، مستور، پوشیده، مخصوص، خصوصی، خلوت، شخصی
مشخص، خاص، مخصوص، خصوصی، ویژه، بخصوص، اخص
خاص، مخصوص، استثنایی، خصوصی، ویژه، اخص، فاقد عمومیت
دقیق، خاص، مخصوص، منحصر بفرد، تک، خصوصی، ویژه، بخصوص، مختص، نکته بین
خاص، مخصوص، عجیب و غریب، خصوصی، ویژه، مختص، دارای اخلاق غریب
بی قاعده، غیر رسمی، بی تشرفات، خصوصی
خصوصی، شخصی، مربوط به شخص
درونی، خصوصی، ذهنی، فاعلی، وابسته به طرز تفکر شخص
پیشنهاد کاربران
خصوصی: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
تایبی tāyebi ( کردی )
اکانته ekānte ( سنسکریت )
ویساردی visārdi ( پارتی: visard با پسوند ی )
یاشتاگی yāŝtāgi ( مانوی: yaŝtag با پسوند ی )
تایبی tāyebi ( کردی )
اکانته ekānte ( سنسکریت )
ویساردی visārdi ( پارتی: visard با پسوند ی )
یاشتاگی yāŝtāgi ( مانوی: yaŝtag با پسوند ی )
خودویژی
خُصوصی: فردی، خودویژه، ویژگانی؛ پنهانی، خودمانی؛ نادولتی، مردمی
واژه ی خصوصی در پارسی پهلوی
واژه ی خصوصی در اصل عربی نیست و از واژه ی خویش پارسی گرفته شده است. همان گونه که در فرهنگ واژگان پارسی پهلوی به شکل خُوِشنیتَن آمده است.
واژه خصوص
معادل ابجد 786
تعداد حروف 4
تلفظ xosus
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی]
مختصات ( اِمص . )
آواشناسی xosus
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی عمید
معادل ابجد 786
تعداد حروف 4
تلفظ xosus
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی]
مختصات ( اِمص . )
آواشناسی xosus
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع فرهنگ فارسی معین
فرهنگ فارسی عمید
تایبه ت کوردی=تایبت اوستایی
که فقط ازطرف کوردهای کورمانج شمال کوردستان بکارنمیرود بلکه ازطرف همه کوردها بکار میرود
که فقط ازطرف کوردهای کورمانج شمال کوردستان بکارنمیرود بلکه ازطرف همه کوردها بکار میرود
این کلمه عربی است
و ایرانی ان میشود تایبَت که اوستایی است و حتی کردهای شمالی کرمانج هم الان استفاده میکنند. . . .
و ایرانی ان میشود تایبَت که اوستایی است و حتی کردهای شمالی کرمانج هم الان استفاده میکنند. . . .
پیچ شخصی جهت پیچ خاطره ها و یادگاری
" آوریژوند" و " آویژدار " اختصاصی و خصوصی