خشونت

/xoSunat/

    acerbity
    acrimony
    abuse
    aggression
    asperity
    harshness
    impetuosity
    mayhem
    rankness
    rigor
    rigour
    rough-and-tumble
    roughness
    tyranny
    violence
    rough stuff
    rudeness

فارسی به انگلیسی

خشونت از خود نشان دادن
maltreat

خشونت امیز
forcible, rough, rude, strong-arm, outrageous, violent

خشونت بار
grimness

خشونت شدید
fury

خشونت شدید کردن
outrage

خشونت کردن
abuse, roughhouse, to speak harshly, to be rude

مترادف ها

harshness (اسم)
ناهنجاری، خشونت، عنف

rigor (اسم)
تندی، سختی، خشونت، سخت گیری، ظلم، دقت زیاد

severity (اسم)
دقت، شدت، سختی، خشکی، خشونت، سخت گیری، عنف

violence (اسم)
تندی، شدت، سختی، ستیز، بی حرمتی، جبر، خشونت، چیرگی، فشار، ستم، زور، بیدادگری، اشتلم

asperity (اسم)
ترشی، خرق، تلخی و خشونت، خشونت، نامطبوعی

cruelty (اسم)
خشونت، ظلم، ستم، ستمگری، بیداد

roughness (اسم)
خشونت

atrocity (اسم)
خشونت، قساوت، بی رحمی، سبعیت

truculence (اسم)
خشونت، سبعیت، وحشیگری

indelicacy (اسم)
خشونت، زمختی، بی نزاکتی، بی لطافتی

rudeness (اسم)
خشونت، خشونت در رفتار

discourtesy (اسم)
تندی، خرق، خشونت، بی ادبی، بی نزاکتی، بی تربیتی، عدم نزاکت

incivility (اسم)
خشونت، وحشیگری، بی تربیتی، بی تمدنی

truculency (اسم)
خشونت، سبعیت، وحشیگری

پیشنهاد کاربران

خُشونَت ( به انگلیسی: Violence ) استفاده از زور فیزیکی یا کلامی به منظور قرار دادن دیگران در وضعیتی برخلاف میل آن ها است. در تمامی جهان خشونت به عنوان ابزاری برای کنترل رفتار فردی و جمعی استفاده می شود و در واقع نوعی تلاش برای سرکوب و متوقف کردن اغتشاش گران در مقابل نگرانی های مربوط به اجرای قانون و فرهنگ در یک ناحیه خاص است. کلمه خشونت طیف گسترده ای را پوشش می دهد. خشونت می تواند از درگیری فیزیکی بین دو انسان تا جنگ و نسل کشی که کشته شدن میلیون ها نفر از نتایج آن است را شامل شود. شاخص صلح جهانی به روزشده در ژوئن ۲۰۱۰، ۱۴۹ کشور را براساس معیار «عدم خشونت» طبقه بندی کرده است.
...
[مشاهده متن کامل]

• خشونت حالتی از رفتار است که با استفاده از زور فیزیکی یا غیرفیزیکی یا کلامی، فرد خشن خواسته خود را به دیگران تحمیل می کند. خشونت ممکن است در اثر خشم اتفاق افتد. خشونت در زبان فارسی، از نظر لغوی به معنای خشکی، تندی و سختی است.
• هرگونه رفتاری که با هدف وارد نمودن آسیب به یک یا بیش از یک پدیده صورت گیرد رفتار خشونت آمیز است. رفتار خشونت آمیز می تواند در سطح آگاهانه یا ناآگاهانه اتفاق بیافتد.
علل رفتار خشونت آمیز در نوع بشر غالباً موضوع پژوهش علم روان شناسی و جامعه شناسی بوده است. ژان ولاوکا زیست شناس سیستم اعصاب بدین منظور تأکید می کند که «رفتار خشونت آمیز به عنوان رفتار تهاجمی فیزیکی یا غیرفیزیکی عمدی در مقابل فرد دیگر تعریف شده است».
دانشمندان بر این موضوع که خشونت در نوع بشر ذاتی است، اتفاق نظر دارند. مشاهدات باستان شناسی مبنی بر درگیری خشونت یا صلح جوئی به عنوان ویژگی های ابتدایی بشر پیشاتاریخ وجود دارد.
از آن جایی که خشونت یک پدیده قابل اندازه گیری است، روان شناسان تغییرپذیری آن را، در آن چه مردم از کنش های فیزیکی عمدی به عنوان خشونت دریافت می کنند، تشخیص می دهند. برای مثال، در ایالتی در ایالات متحده که توقیف اموال یک مجازات قانونی است، توقیف کننده اموال به عنوان عامل خشونت شناخته نمی شود، در عوض ممکن است شیوه اجرایی و واکنش قانون خشونت آمیز باشد. به علاوه فهم خشونت به رابطهٔ قربانی و پرخاشگر نیز وابسته است؛ روان شناسان نشان می دهند که افراد ممکن است حالات تدافعی در برابر خشونت را نشناسند، اما در جاهایی که دفاعی بروز می دهند که بیشتر از تعارض و خشونت صورت گرفته است.

خشونتخشونتخشونت
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/خشونت
«خشونت» ( به انگلیسی: Violence ) ششمین آلبوم استودیویی از ادیتورز گروه موسیقی اهل بریتانیا است که در ۹ مارس ۲۰۱۸ از طریق پی آی ای اس ریکوردینگز منتشر شد.
خشونت
منابع• https://fa.wikipedia.org/wiki/خشونت_(آلبوم_ادیتورز)
خشونت:زبرش. عطوفت:نرمش
واژه خشونت
معادل ابجد 1356
تعداد حروف 5
تلفظ xošunat
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم مصدر ) [عربی: خشونة]
مختصات ( خُ نَ ) ( اِمص . )
آواشناسی xoSunat
الگوی تکیه WWS
شمارگان هجا 3
منبع فرهنگ فارسی عمید
خشونت و خشن: زبری و زبر، درشتی و درشت، خشمگینی و خشمگین.
بوس به همه.
مقابل نرمی و مهربانی است یعنی بد برخورد کردن مشکل درست کردن برای کسی
اشتلم
پرخاشگری
ایجاد خشونت
بدنرمی ، نانرم ، بی نرمی ،
خَشِنمَند
زِبرِش
زخمتش
زمختمند
زِبرمند
ما در گذشته به مرد و مشی و یا آدمی میگفتیم مَن در گذشته دودمانها را به پسوند من به چم آدم یا مرد آوا میکردیم،
پس اگر کسی را بخواهیم فروزه یا صفت خشن بدهیم بهتره
بگوییم
خَشِنمَن
زِبرمن
زُمُختمن
افروختگی ،
مهدیس
xaŝen این واژه در اوستایی: اَخشَئِنَ axŝaena و به واتای: زبر، درشت، زمخت بوده است. پس پارسی است و نه اربی.
شایدمند است پارسی باشد پس واتهای و ت عربی را نباید بکار برد
بجاش پارسی بگیم
خَشِنِش
بِدرفتارش
پرخاشش
تندخویش
دُرُشتِش

خشونت ( Violance ) : [اصطلاح جامعه شناسی] کاربرد نیرو در غیر جای خود و یا بر خلاف قانون . خشونت وسیله ای است برای اعمال فشار . خشونت نزدیک به نیرو است زیرا آلات خشونت نیز مانند هر ابزار دیگر به این منظور طراحی و به کار میروند که نیروی طبیعی را زیاد کنند تا جایی که در مرحله آخر جایگزین آن گردند .
...
[مشاهده متن کامل]

قدرت و خشونت ضد یکدیگرند و آنجا که یکی سلطه مطلق پیدا کند دیگری وجود نخواهد داشت .
منبع https://rasekhoon. net

Aggression
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٥)

بپرس