خشوع

/xoSu~/

    modesty
    reverence
    stoop

فارسی به انگلیسی

خشوع کردن
stoop

مترادف ها

humbleness (اسم)
سرافکندگی، فروتنی، خشوع

obedience (اسم)
متابعت، تمکین، خشوع، اطاعت، فرمان برداری، حرف شنوی، رامی

docility (اسم)
تمکین، خشوع

humility (اسم)
پستی، تحقیر، تواضع، فروتنی، حقارت، بی اهمیتی، خشوع، افتادگی

servility (اسم)
خشوع، نوکرمابی

پیشنهاد کاربران

خشوع: به شمار آوردن دانش و شخصیت خویش در رفتار و گفتار همسان یا پایین تر از دیگری یا دیگران، یا کم اهمیت نشان دادن خویش با سرکوب خودبزرگ بینی برای احترام نهادن به دیگران و یا گریز از پذیرش مسئولیت. ( https://www. cnrtl. fr/definition/humilit� )
...
[مشاهده متن کامل]

همتای پارسی این واژه ی عربی این است:
سیگود sigud ( دری: سیغود ) .
خضوع: تعریف خضوع همانند خشوع است با این تفاوت که در خضوع فرمانبرداری نیز نهفته است.

خشوع حالت باطنی درجان وروح انسان است که جلوه گر نهایت ایمان وباور مومن درمقابل ذات اقدس الهی است ودرخلوت ازاطاعت گریزی ونافرمانی مومن را صیانت می کند.
برداشت من از کلمه ی خشوع:
سکوت درونی و بدون مکالمه ی ذهنی و با حضور قلب متوجه خدا بودن برای دریافت هدایت و الهام او و فهمیدن حقایق و راه درست درباره ی مساله ای که درباره ی آن سکوت کرده ایم ( که این در نتیجه ی باور به راهنمایی خدا و بزرگ و عالم دانستن خدا و طلب هدایت از او است )
تواضع وفروتنی.
خ ش و ع:
باز داشتن خود از هر میل نفسانی و پاسبانِ ارزشهای الهی در وجود خود بودن، که قالبا با زحمت و سختی همراه است و از روی عادت نیست را خشوع گویند،
خضوع ؛ خود را کوچک دیدن در برابر خدا . فروتنی از روی نیاز در برابر خدا ، که در ظاهر جلوه می کند .
خاضع ؛ ترسنده و بیم ناک است .
خشوع ؛ خدا را بزرگ دیدن در برابر خود . فروتنی از روی محبت در برابر خدا که علاوه بر ظاهر در باطن و قلب نیز جلوه می کند .
خاشع ؛ دائماً آرامشی قلبی دارد .
درهم شکستن
1ـ احساس ناچیزی و ناتوانی در برابر خدا که انسان را وادار می کند تا با اراده ی خود، غرور خویش را سرکوب کند.
2 ـ با خواست خویش ، دانش و شخصیت خود را همسان و یا پایین تر از دیگران دانستن .
3 ـ تسلیم کامل یک قدرت یا یک قانون شدن . خشوع حالتی درونی است.

بپرس