خرید و فروش

/xaridofuruS/

    market
    speculation
    traffic

فارسی به انگلیسی

خرید و فروش اسب
horse trade

خرید و فروش به طور غیرقانونی
black market

خرید و فروش مناصب و مشاغل مذهبی
simony

خرید و فروش کردن
merchandise, trade, traffic, handle

خرید و فروش کردن بلیط سینما و غیره سودبری فوری
scalp

خرید و فروش کردن زمین
speculate

خرید و فروش کردن سهام
speculate

خرید و فروش کننده
speculator

پیشنهاد کاربران

بیع, شرا
شِراء ، شری [ش ِ را]
خرید و فروخت. [ خ َ دُ ف ُ ] ( ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) داد و ستد. خرید و فروش. ( یادداشت بخط مؤلف ) :
همی بود چندی خرید و فروخت
بیابان ز لشکر همی برفروخت.
فردوسی.
و در خرید و فروخت جلد باش. ( قابوسنامه ) .
...
[مشاهده متن کامل]

بسوزیان مقانی کند خرید و فروخت
که رأس مال کمال است سوزیانش را.
خاقانی.
بریدند از آنجا خرید و فروخت
زراعت نیامد رعیت بسوخت.
سعدی.
و با ابوالفصل خرید و فروخت و مبایعت کنند. ( تاریخ قم ص 228 ) .
علاف بموجب فراخی حوصله خرمنی از هر دانه به دکان ریخت لیک به خوشه تنگ مزرع سنبله جهت خرید و فروخت بیاویخت. ( ملاطغرا از آنندراج ) .

شراع
بیع و شرا، داد و ستد، سوداگری، معامله
شرا

بپرس