به زبان سنگسری شنگول shangol دّل شاد dal shad دل اروم dal arom خاشال khoshe دل به چه خرسند هر چه هست از او فرزند نیک چون برگ گل هر چه هست از او خرسند ز نعمت فراوان هر چه هست از او ... [مشاهده متن کامل]
باغ و راغ ودشت خرسند باز از او ز هوا پاک دل شاد باز از او اب روان در کوه ودشت وبیابان باز از او ابر با باران خنده بر جهان باز از او خرسند ز میوه های و گلهای گوناگون باز از او خو و ماه و ارض نعمت فزون باز از او ما در رد نعمت ناشکر باز صبر ازاو خرسند ز چندین خطا باز صبر از او ز ما گناه فزون باز ساتر از او خرسند ز زیبایی رخ عاشق جمال خود باز از او خرسند از اعضای بدن هر کدام یک کارخانه باز نعمت از او چشم با چند میلیون سلول تصور در دهم ثانیه نعمت از او پارسی نا از او بازگشت او این ره از او اکثریت در غفلت ندانیم کمال و سعادت رفتن به سو او باز همه چیز از او 🥀🥀🥀🌹🌹🌹🥀
خرسند در پارسی باستان: اوثندو uşandu؛ در سغدی: اغوسند aqusand و غوسند qusand، و خوسند xusand؛ در پارتی، مانوی و پهلوی: hunsand. و به معنی کسی است که خونش در آرامش است.
واژه خرسند معادل ابجد 914 تعداد حروف 5 تلفظ xorsand نقش دستوری صفت ترکیب ( صفت ) [پهلوی: xorsand] ‹خورسند› مختصات ( خُ سَ ) ( ص . ) آواشناسی xorsand الگوی تکیه WS شمارگان هجا 2 منبع لغت نامه دهخدا فرهنگ فارسی عمید فرهنگ فارسی معین فرهنگ فارسی هوشیار