دیکشنری
مترجم
بپرس
خرده گیر
/xordegir/
captious
censorious
critic
nit-picker
hypercritical
niggler
cavilling
of cavilling habits
caviller
دنبال کنید
مترادف ها
faultfinder
(اسم)
عیب جو، خرده گیر، منقد
censorious
(صفت)
عیب جو، خرده گیر، عیب جویانه
پیشنهاد کاربران
ایرادی
( صفت ) منسوب به ایراد ایرادگیر بهانه گیر.
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها