خرده گرفتن ؛ ایراد کردن. اعتراض کردن :اول پدر پیر خورد رطل دمادمتا مدعیان خرده نگیرند جوان را. سعدی ( بدایع ) . بزرگی در این خرده بر وی گرفت. سعدی. یکی خرده بر شاه غزنین گرفتکه حسنی ندارد ایاز ای شگفت. سعدی ( بوستان ) .اعتراض کردن بر کسی و ناراحت شدن از اواشکال کردنایراد+ عکس و لینک