خدعه

/xod~e/

    craft
    deception
    deceit
    hype

فارسی به انگلیسی

خدعه امیز
deceitful

مترادف ها

cunning (اسم)
زیرکی، عیاری، خاتوله، خبی، مکاری، حیله، خدعه، حیله گری، حیله باز

craftiness (اسم)
عیاری، خاتوله، خبی، مکاری، خدعه

wile (اسم)
فریب، تزویر، حیله، خدعه، مکر، تلبیس

deceit (اسم)
فریب، حیله، خدعه، شیادی

trick (اسم)
نیرنگ، حقه، رمز، حیله، خدعه، شیادی، بامبول، شعبده بازی، فوت و فن، لم

ruse (اسم)
نیرنگ، حیله، خدعه، مکر

پیشنهاد کاربران

خُدعه: همان ریا است ولی نیت خدعه گر با ریاکار، متفاوت است هرچند عمل شان یکی است. خدعه گر کسی است که هم می خواهد سود کند و هم با نقاب ایمان و دین به مردم ضرر برساند که حق تعالی تضمین داده است ضررِ خدعه
...
[مشاهده متن کامل]
گران در حق مؤمنان موثر نشود. ( یُخادِعُونَ اللَّهَ وَ الَّذِینَ آمَنُوا وَ ما یَخْدَعُونَ إِلاَّ أَنْفُسَهُمْ ) کشاندن امام رضا ( ع ) از مدینه تا طوس، خدعه مأمون برای حفظ تاج و تخت اش از خطر شیعیان بود.

به نظر من سخن گفتن با دشمن خدعه نام دارد.
مکر
خدعه های تیره ( خدعه های خبیثانه )
تزویر، تعابن، حقه، حیله، خدعت، دستان، دوال، ریو، سوسه، شایبه، غش، فریب، فسون، گول، مکر، نیرنگ، کید
کید
نیرنگ
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: فریب ( پارسی دری ) ، آدَب ( اوستایی ) ، دائوس ( اوستایی: دَئُثری ) ، دَبیتان ( اوستایی: دَئیبیتان ) ، دَئیوی daivi ( اوستایی ) ، دَوَژ davaž ( اوستایی: دْوْژَ dvža )

بپرس