خدشه خاطرinquietude, anxietyخدشه دار کردنblemishخدشه دار کردن خاطرهtarnishخدشه دار کردن شهرتtarnishخدشه وارد اوردنtaint
loss (اسم)گمراهی، ضلالت، عدم، فقدان، خسارت، زیان، ضرر، خدشه، خسران، مرگ، اتلاف، باخت، خسارscratch (اسم)خراش، خدشه، چرک نویس، تراشdamage (اسم)گزنده، خسارت، خرابی، زیان، ضرر، اسیب، خدشه، خلل، خسرانflaw (اسم)عیب، رخنه، شکاف، درز، خدشه، کاستی، اشوب ناگهانی