خجل کردن


    abash
    confuse
    discountenance
    to put to shame
    to put to the blush

فارسی به انگلیسی

خجل کردن با نگاه
outface

پیشنهاد کاربران

بشرم آوردن ؛ خجلت زده کردن. شرمسارساختن. شرمنده کردن :
ز پای و رکیبش همی مهر من
بجنبد بشرم آورد چهر من.
فردوسی.

بپرس