چشم پیش
( صفت ) [قدیمی، مجاز] شرمنده؛ شرمسار؛ خجل: ◻︎ کنون از تنگدستی چشم پیشم / که شرم است از هواخواهان خویشم ( نزاری: مجمع الفرس: چشم پیش ) .
خُجِّل = به صورت طنز آمیز برساخته شده از "خوشگل".
خجلیدن = خجالت زده شدن/خجالت کشیدن
خجلاندن = باعث خجلیدن کسی شدن.
سرافکنده، سر به زیر، شرمسار، شرمگین، شرمنده
سرشکسته