خَتم: ١. پایان، فرجام، سرانجام، انجام ٢. پایان دادن ٣. واپسین ۴. آیینِ سوگواری
پایان
تایید کردن
به چیزی خَتمیدن = ختم شدن به چیزی ختماندن چیزی = پایان دادت به چیزی. پایانیدن = پایان پیدا کردن پایانیدن چیزی = پایان دادن به چیزی فرجامیدن = ختمیدن فرجاماندن = پایانیدن به چیزی.
مراسم عزاداری
انتها و پایان
این واژه عربی است و پارسی آن اینهاست: اَغْر ( پهلوی ) آئیس ( اوستایی: آئیثیَ ) ویرام ( سنسکریت )
این واژه تازى ( اربى ) ست و سپارش مى شود بجاى آن از واژه هاى اَغْرْ Aqr یا اَگْرْ Agr ( در پهلوى ختم ، پایان ، نهایت ، فرجام ) ، پایان ، فَرْژَفت Farjaft ( در پهلوى ختم ، تمام ، پایان ) ، آئیث ( اوستایى ) ، ویرام ( سانسکریت ) بهره جست.