خبط

/xabt/

    mistake
    blunder
    misstep

فارسی به انگلیسی

خبط بزرگ
gaffe

خبط دماغ
mental alienation, aberration

خبط کردن
err, to make a mistake

مترادف ها

dereliction (اسم)
رها سازی، ترک، خبط، فتور و سستی

error (اسم)
ضلالت، غلط، اشتباه، سهو، خطا، خبط، تقصیر، لغزش، عقیده نادرست

mistake (اسم)
غلط، اشتباه، سهو، خطا، خبط، بدشانسی

rascality (اسم)
خاتوله، رذالت، خبط، سفلگی، نابکاری

blunder (اسم)
اشتباه بزرگ، اشتباه لپی، سهو، خطا، خبط

boner (اسم)
خبط، اشتباه مضحک

gaffe (اسم)
اشتباه، خبط، لغزش، اشتباه در گفتار یا کردار

پیشنهاد کاربران

خبط و خطا
گفتم. . !؟
داوری راجای داور،
موی ازماست میکشی. . ؟
گفت. . !
آری . . ! نه هرموی سپیدی
� گفتم در تداول عامه شنیدم
شتر نگذرد�ازسوراخ محالات � � � �

گفت . . !
می بینی که شترگاو پلنگ ازروزن هرگزها
سایت شعرناب
سایت شعرنو
تلفظ: ( خَ )
[ عربی ]
( اِمصفت )

۱ - به بیراهه رفتن
کژروی.
۲ - سهو
اشتباه.
Mistake
Misstep
Error
کلمه خبط به معنای کج و معوج راه رفتن است ، وقتی می گویند: ( خبط البعیر ) معنایش این است که : راه رفتن این شتر غیر طبیعی و نامنظم است.
یک خبطی کردم به معنی : یک اشتباه کردم یک خطا کردم
بی راه رفتن ، گژ رفتن
خطا
واژه خبط با در ساختار درستر و فرهودین ان ���خپت ���واژه عربی خبط . . . . از همین واژه هست و شکل درست ان همان خپت یا خِفت ( سونیک :گره خفت یا گره خپت برای نمونه )
برای ویچار بیشتر و برای نمونه میگویند گره خِفْت در چم گره کور . . . . . . در اینجا چم خفت یا خپت روشن میشود . پس وقتی گفته میشود من دیگر از این خپت ها نمیکنم در چم اینست که دیگر کور نمیشوم و نرسپان دوباره نخواهم کرد. عرب به ستاک واژه دستبرد زده و برای دگرگون کردن واژه و گم گردن ریشه ها ساختار واژه را عوض کرده است اما باید گفت گسا ( هرگز )
...
[مشاهده متن کامل]

بپرس