خاکریز

/xAkriz/

    bulkhead
    bulwark
    weir

فارسی به انگلیسی

خاکریز جان پناه
breastwork

مترادف ها

levee (اسم)
لنگر گاه، بند، خاکریز، مجلس پذیرایی، سلام عام

dyke (اسم)
نهر، بند، مانع، بند آب، سد، خاکریز، اب گذر، اب بند

dike (اسم)
نهر، بند، مانع، بند آب، سد، خندق، خاکریز، اب گذر، اب بند

bulwark (اسم)
حامی، پناه، بارو، موج شکن، دیوار، خاکریز، خاکریز یا جان پناه، دیواره سد، سنگر بندی

fence (اسم)
طارمی، حصار، دیوار، خاکریز، پرچین، شمشیر بازی، چپر، خریدار مال دزدی، محجر

moat (اسم)
خندق، خاکریز

weir (اسم)
بند، خاکریز، سدی که سطح اب را بلند میکند

پیشنهاد کاربران

خاکریز : تجمعی از خاک بمنظور جلوگیری از ورود سیل ( اصطلاح بنایی و ساختمان سازی )
دیوارهذدفاعی از خاک برای مقابله با دشمن
تپه ای که پشت آن پناه می برند
به تپه ای گفته می شود که در هنگام یورش پشت آن سنگر می گیرند و به دفاع می پردازند و یا حمله می کنند

بپرس