خاکروبه

/xAkrube/

    debris
    débris
    rubbish
    sweepings
    dbris

فارسی به انگلیسی

خاکروبه بر
dustman

خاکروبه دان
ashcan, dust-bin

خاکروبه گرداوری کردن
scavenge

مترادف ها

trash (اسم)
مهمل، تفاله، نخاله، اشغال، خاکروبه، جفنگ، زوائد گیاان

crap (اسم)
چرند، تفاله، گندم سیاه، دیلار، تلخه، بدار زدن، خاکروبه

garbage (اسم)
تفاله، روده، نخاله، اشغال، خاکروبه، زباله، فضولات، خش، اشغال وخاکروبه

rubbish (اسم)
اشغال، خاکروبه، چیز پست و بی ارزش، زباله

پیشنهاد کاربران

خاکروبه. [ ب َ / ب ِ ] ( اِ مرکب ) گرد و خاشاک که از رُفتَن صحن و جا پیدا می آید. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ) . دم جاروب. مطلق فضول از خاک و خاشاک و غیره. آشغال. خُمامَه. ( منتهی الارب ) . سُباطَه. ( منتهی الارب ) ( دهار ) . سُفارَه. کُناسَه. قُمامَه. حُواقَه. کباء. ( منتهی الارب ) :
...
[مشاهده متن کامل]

تا کند خاکروبه تو عبیر
جیب گردیده دامن نسرین.

خاکروبه،
حمید رضا مشایخی - اصفهان
خاکروبه= دمن ، آخال ، جاروب
آخال
آشغال، زباله، دمن
دمن
زباله