check, partition, pigeonhole
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
خانه خانه، حفره دار
خانه خانه، بافت سلولی، حجروی، سلول دار
پیشنهاد کاربران
خانه خانه ؛ متخلخل. ( ناظم الاطباء ) .
- || حجره حجره. ( ناظم الاطباء ) .
- || سوراخ سوراخ. ( ناظم الاطباء ) .
- || پارچه ای که نقش روی آن از شکلهای چهارضلعی تشکیل یافته است. رجوع به خانه خانه شود.
- || حجره حجره. ( ناظم الاطباء ) .
- || سوراخ سوراخ. ( ناظم الاطباء ) .
- || پارچه ای که نقش روی آن از شکلهای چهارضلعی تشکیل یافته است. رجوع به خانه خانه شود.
چشمه چشمه. [ چ َ / چ ِ م َ / م ِ چ َ / چ ِ م َ / م ِ ] ( ص مرکب ) سوراخ سوراخ و متخلخل. ( ناظم الاطباء ) . مشبک و خانه خانه چون لانه زنبور :
یکی کرته هر یک بپوشیده تنگ
همه چشمه چشمه بنقش و برنگ.
... [مشاهده متن کامل]
اسدی.
همچون خزینه خانه زنبور خشکسال
از باد چشمه چشمه دماغ خرابشان.
خاقانی.
صحن مجلس در مدور جام نوشین چشمه یافت
کانچنان هم چشمه چشمه هم مدور ساختند.
خاقانی.
رجوع به چشمه شود.
یکی کرته هر یک بپوشیده تنگ
همه چشمه چشمه بنقش و برنگ.
... [مشاهده متن کامل]
اسدی.
همچون خزینه خانه زنبور خشکسال
از باد چشمه چشمه دماغ خرابشان.
خاقانی.
صحن مجلس در مدور جام نوشین چشمه یافت
کانچنان هم چشمه چشمه هم مدور ساختند.
خاقانی.
رجوع به چشمه شود.
خانه خانه : [عامیانه، اصطلاح] سوراخ سوراخ، شطرنجی.