خامه

/xAme/

    cream
    raw silk
    fiber
    clotted cream
    fibre
    pen
    sour cream
    frosting
    style

فارسی به انگلیسی

خامه ای
cream, containing or resembling cream

خامه پر چربی
whipping cream

خامه پف کرده
puff

خامه پفکی
puff

خامه پنیر
cream cheese

خامه ترش
crme frache

خامه دار
cream

خامه دان
creamer

خامه زدن
cream

خامه زن
painter

خامه ساختگی
creamer

خامه گیر
cream separator

خامه مانند
creamy

خامه مانندی
creaminess

مترادف ها

cream (اسم)
زبده، خامه، کرم، کرم رنگ، سرشیر، هر چیزی شبیه سر شیر

bank (اسم)
کنار، بانک، ساحل، لب، ضرابخانه، سیل گیر، خامه

style (اسم)
میله، سیاق، خامه، سبک، روش، شیوه، عبارت، سلیقه، قلم، استیل، سبک نگارش، سبک متداول

bund (اسم)
سیل گیر، خامه

pen (اسم)
خامه، اغل، خانه ییلاقی، قلم، کلک، شیوه نگارش

raw silk (اسم)
خامه

پیشنهاد کاربران

خامه هم معنی قلم میده هم خامه ای که روی کیک هست
مزبر ، نی
قلم نِی
چو خامه در رهِ فرمانِ او، سرِ طاعت
نهاده ایم، مگر او به تیغ بردارد
حافظ
🌺 اجزای مختلف گُل به انگلیسی:
💢 filament = میله
💢 anther = بساک
💢 stigma = کلاله
💢 style = خامه
💢 petal = گلبرگ
💢 ovary = تخمدان
💢 sepal = کاسبرگ
💢 receptacle = نهنج
💢 stamen = پرچم
💢 carpel = برچه
خامه
به قسمتی از برچه گل که کلاله را به تخمدان وصل میکند
دو نوع خامه داریم
1 - خامه : سرشیر و. . . .
2 - خامه :بیهوده
خامه:
۱ - حیله، نیرنگ، کلک، زخم زبان و. . .
۲ - سرشیر، لبنیات، چربی شیر و. . . .
قلم/کلک/نیرنگ
خامه: خشت خام: آفتاب آمده است بالا. حالا، حسنی تو خودش پیچ می خورد و دنبال حیوان ها جان می کند تا یک بار خامه از گودال خشتمال ها ببرد سر کوره. ( احمد محمود )


اگر کسی در زمینه ای پژهش های بنیادین یا نوآورانه ای انجام داده و نتیجه تحقیقاتش را منتشر کرده باشد، در اصطلاح می گویند به خامه فلان شخص. برای نمونه: مجموعه ای ارزشمند از پژهش های ایران شناسی به خامه ایرج افشار منتشر شده است.
خامه به معنای قلم و کِلک است.
خامه : به معنای چربی روی شیر خام می باشد.
خامه:[ اصطلاح فرش بافی ] اصطلاحاً در هنر فرشبافی به نخ پشمی مورد استفاده برای پرزهای فرش است که به صورت دو لا تهیه می شود خامه گفته می شود.

قلم نی
کلک و نیرنگ😊
قلم. . کلک
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس