خالی از سکنه کردن


    desolate

مترادف ها

depopulate (فعل)
خرد شدن، کم جمعیت کردن، خالی از سکنه کردن، از ابادی انداختن

dispeople (فعل)
خالی از سکنه کردن

walk out on (فعل)
خالی از سکنه کردن

پیشنهاد کاربران

بپرس