حیطه

/hite/

    domain
    gamut
    provinces
    realm
    universe
    reach
    compass
    range
    enclosure

مترادف ها

reach (اسم)
حصول، کشش، حیطه، رسایی، برد

gamut (اسم)
حدود، وسعت، حیطه، هنگام، گام

compass (اسم)
حوزه، دایره، قطب نما، پرگار، حیطه، گرد

پیشنهاد کاربران

واژه "حیطه" برگرفته از واژه یِ اوستاییِ " هیتَ" به چمِ " بسته، مرز، جلوگرفته، نگهداری شده" می باشد.
چنانکه در رویه یِ 1574 از نبیگِ " فرهنگ واژه های اوستا" آمده است:
حیطه
حدود
حیطه یعنی مرحله ی چیزی
مثلن می توان گفت در حیطه عمل قرار دادن.
زمینه
محدوده مثل حیطه اختیارات محدوده اختیارات مشخص و شاخص
حیاط محوط و دارای مرز معین و مشخص
محیط و محدوده و محوطه حایط شده است
مکان کار
دامنه، بازه
واژه حیطه تقریبا با واژه حیاط ارتباط نزدیک و تنگاتنگی دارد و میتوان آنرا حوزه، دایره، زیر رشته و. . . معنا نمود.

بپرس