حیات بخشیدن


    vitalize

مترادف ها

enliven (فعل)
جان دادن، روح دادن، زندگی بخشیدن، نیرو دادن، روح بخشیدن، حیات بخشیدن

vitalize (فعل)
تحریک کردن، زندگی بخشیدن، حیات بخشیدن، زنده کردن، زندگی دادن

پیشنهاد کاربران

زندگانی دادن ؛ حیات بخشیدن. ( ناظم الاطباء ) .
روح پروردن. [ پ َرْ وَ دَ ] ( مص مرکب ) پروردن روح. زنده گردانیدن. حیات بخشیدن :
فراق روی تو آن روز نفس کشتن بود
نظر بروی تو امروز روح پروردن.
سعدی.

بپرس