حیات: همتای پارسی این واژه ی عربی، اینهاست:
آفتاک āftāk ( سغدی )
زندگی zendegi ( دری )
ژیوان živān ( سغدی: žvān )
ژیداگ ( پارتی: židag )
واژه حیات
معادل ابجد 419
تعداد حروف 4
تلفظ hayyāt
نقش دستوری اسم
ترکیب ( اسم ) [عربی، جمعِ حَیَّة] [قدیمی]
مختصات ( حَ ) [ ع . حیاة ]
آواشناسی hayAt
الگوی تکیه WS
شمارگان هجا 2
منبع لغت نامه دهخدا
دانشمندان "أُمیین" دنبال حیات در فضا وکشف پروتین "خود ساخته" تا ثابت کنند "الله" وجود ندارد وهمش از طبیعت امده با برخوردهای تصادفی!
وکفر "أمیین" برای گریز از بندگی وآزادی ورهائی از قوانین الهی وبه خود پرستی . . . هست ولاغیر.
... [مشاهده متن کامل]
"سُبْحانَهُ وَ تَعالی عَمَّا یَقُولُونَ عُلُوًّا کَبیراً"
به واژه "أمیین" رجوع کنید
Mother Nature
متأسفانه مسلمانان مُدعی علم ودانش ودانشمندی ( بیولوژیکی ) ؛ پا به پای تفکرات واندیشه "أمیین" غرب وکورکورانه دنبال میکنند!
پروتین "خود ساخته" : پروتین خود به خود قادر به ساختن RNA , DNA هست.
که تا حالا کشف نشد ونخواهد شد.
" گِیان" به معنی زندگی که از پهلوی آمده و در زبان کوردی هم به همین معنا استفاده میشود
هیاد = حیات= هیات
هَی= حی = دوره زندگی، زایا، زاینده
برگرفته از فرهنگ نامه ( ( چیلو ) ) .
اسل شناسی واژگان فارسی از ( ( زبان روزمره ) ) و ( ( زبان سازی دیرینه و نو ) ) .
نویسنده: امیرمسعودمسعودی مسعودلشکر نجم آبادی.
... [مشاهده متن کامل]
#آسانیک گری
راهنمای بهره برداری و اسفایده.
ساختار نوشته شدن برابری واژه ها:
اسل= ساختگی= اسل های دیگر
زیستانه
حیات ازدوکلمه عربی ترکیب یافته: حی = زنده کردن
، آت= عطا کردن . بنابراین حیات = موجوددارای زندگی ولی حیاط دراصطلاح یعنی محل زندگی، دنیا
"حیات " با تلفظ /hayAt / ، اولین بار در زبان عربی بکار برده
شد . درنتیجه کلمه ای عربی است ؛ولی به مرور زمان به خاطر
یک سری اتفاقات ، وارد زبان محاوره ای ایران شد ؛
مثال :
🌹زیست کره آخرین سطح سطوح سازمان یابی حیات هست .
... [مشاهده متن کامل]
Biosphere is the last level of the levels of
🌹. organization of life
نفس کشیدن ـزندگی کردن