حکیم

/hakim/

    sage
    wise man
    philosopher
    hakim
    pundit
    scholar
    swami
    wise
    doctor

فارسی به انگلیسی

حکیم الهی
theosophist, theologian

حکیم باشی
head-physician, hakim, head physician

حکیم علی الاطلاق
teh all-wise(god)

حکیم فرموده
prescribed by a physician, most essential, indispensable

حکیم فرموده است
it is doctors orders, it is very essential

مترادف ها

sage (اسم)
عاقل، مریم گلی، حکیم، سلوی

medicine man (اسم)
جادو گر، حکیم

پیشنهاد کاربران

با حکمت
فرزانه
درست کار و درست گفتار
دنا
دانشمند
حکیم
سنجیده کار، فرزانه
سلام اللهم عجل لولیک الفرج.
بااجازه از متن استفاده کردیم.
برای حکیم معانی فراوان گفته شده است اصل معنای این لغت ( به کسی که تیر را درست به هدف میزند ) گفته می شود
الر ، تلک آیات الکتاب الحکیم ( یونس 1 )
منظور از حکیم در این آیه محکم است ، و محکم به معنای چیزی است که طوری درست شده که فساد و شکاف در آن پیدا نمی‏شود ، و کتابی که چنین وضعی دارد - با در نظر گرفتن اینکه خدای تعالی آن را در آیه بعدی به عنوان وحی توصیف کرده - همان قرآنی است که بر رسول خدا ( صلی‏الله‏علیه‏وآله‏وسلّم‏ ) نازل شده است . ولی بعضی گفته‏اند : منظور از آن ، قرآن نیست ، بلکه لوح محفوظ است ، و اگر آیات را از آن کتاب دانسته بدین جهت است که از لوح محفوظ نازل شده است ، و در لوح محفوظ حفظ شده است . و این تفسیر هر چند که با در نظر گرفتن آیه شریفه : بل هو قرآن مجید فی لوح محفوظ و آیه : انه لقرآن کریم فی کتاب مکنون ، تفسیری بی وجه نیست ، و لیکن از آیه مورد بحث و سایر آیاتی که چنین سیاقی دارند ، یعنی در اوائل سوره‏هائی قرار دارند که با حروف الف - لام - راء و سایر آیات مشابه آن و یا آیاتی که به وضع قرآن نظر دارند آغاز شده این معنا ظهور دارد که منظور از کتاب و آیات کتاب ، همین قرآنی است که تلاوت می‏شود ، و به عنوان اینکه لوحی است که از بطلان و تغییر محفوظ است قرائت می‏شود ، همچنانکه کلمه کتاب هر جا که ماخوذ از لوح محفوظ اعتبار شده به همین معنا است ، مانند آیه : تلک آیات الکتاب و قرآن مبین و آیه کتاب احکمت آیاته ثم فصلت من لدن حکیم خبیر و آیاتی دیگر .
...
[مشاهده متن کامل]

رجوع شود به ( ترجمة المیزان ج : 10ص :8 )

حکیم: 1ـ کسی که همه ی کارها و رفتارهایش درست، بجا و از نتیجه ی آنها به خوبی آگاه است؛ از گذشته، حال و آینده ی همه چیز آگاهی دارد و دانش فهم مسائل را به دیگران می آموزد. ( این تعریف از آن خداست که در ادیان آمده ) .
...
[مشاهده متن کامل]

2ـ کسی که هنر یک زندگی عالی را دارد و می تواند الگو باشد.
3ـ کسی که درست داوری می کند و یا تشخیص می دهد.
4ـ کسی که دانش فهم مسائل را یا به صورت ذاتی دارد یا به دست آورده است.
5 ـ حکمت آموز. کسی یا چیزی که دانش فهم مسائل را به دیگران می آموزد.
( le petit Robert 1 )
همتای پارسی این واژه ی عربی، واژه ی زیبای پهلوی کادیک kādik است.

حَکیم
١. پزشک
۲. دانا، دانشمند، خردمند
۳. فیلسوف
حکیم: حکمت یعنی رسیدن به حق با عقل و علم. بنابراین حکیم به کسی می گویند که هم از کارهای زشت دوری می کند و هم از کارهای بیهوده. در نتیجه حکیم کارهای عاقلانه و سودمند انجام می دهد
حکیم یعنی دانا و ریشه عبری داره، حاخام یهودی یعنی حاکام و با حکیم هم ریشه هست، اشاره داره به کسی که دانا هست و که این لغت وارد عربی هم شده.
نظرات اشتباه هستن گمراه نشید لطفاً
لطفاً اهل فن نظر بدهند
حاکم اگر ریشه کلمه hokam
حکیم ریشه کلمه hakam فرق دارن.
البته کسانی که تحصیلات رشته عربی یا فارسی دارند نظر بدهند لطفاً که درسته یا نه
عالم ، دانا، فیلسوف، دانشمند، پزشک، طبیب
اهل حکمت ؛ حکیم. دانای حکمت. ( ناظم الاطباء ) .
اهل تحقیق ؛ حکیم. دانا.
هوالعلیم -
حکیم: کاردان ؛ کسی که عمل او همراه با علم است؛ عالِم و عامِل ؛ عامِلِ عالِم
حکیم واژه ای ایرانی است ( هخامنش ) که با حق و حکومت هم هم خانواده است، به آخوندای یهودی میگن حاخام یا خاخام که همخانواده حکیم است ، در ضمن اسمی یهودی است و همه کسانی که اسم فامیلی حکیم دارند ، یهودی هستند مثل خاندان حکیم .
Polymath
دانا به همه چیز، دانای راست کردار، از نام های
خداوند تعالی؛ بدین معنا که همۀ کارهای خداوند از
روی دلیل و برهان است و کار بیهوده انجام نمی دهد .
معنی کلمه حکیم میشود
فیلسوف، دانشمند
حکیم
طبیب، پزشک، دانا، خردمند، عاقل، دانشمند
سلام وقتتون بخیر و شادی
حکیم یک کلمه عربی است از حَکَمَ گرفته شده
حکم یعنی: منع
پس در کلمه حکیم معنی منع هم است.
در نتیجه اینجوری میگیم حکیم یعنی کسی که؛ چیز های که او رو از موفقیت دور میکنه منع میکنه.
...
[مشاهده متن کامل]

یه مثال دیگه براتون میزنم
کلمه حاکم هم از حَکَمَ گرفته شده
پس در کلمه حاکم معنی منع هم است
در نتیجه حاکم کسی است که انسانها رو ظلم کردن منع میکنه.
امیداوارم براتون مفید باشه و همیشه حکیم باشید.

حکیم : حکیم کنایه ای است ایما از آفریدگار که دانایانْ دانا است.
( ( حکیم این جهان را چو دریا نِهاد
برانگیخته موج ازو تندباد ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 208 )
...
[مشاهده متن کامل]

حکیم به معنی کسی که از اسرار همه چیز آگاه است و تمام افعالش روی حساب و حکمت می باشد . ( تفسیر نمونه ج : 21 ص : 228 )

حکما
حکیم ها
احکام
کسی که علم را با عمل می آمیزد.
1ـ کسی که همه ی کارها و رفتارهایش درست، بجا و از نتیجه ی آنها به خوبی آگاه است؛ از گذشته، حال و آینده ی همه چیز آگاهی دارد و دانش فهم مسائل را به دیگران می آموزد. ( این تعریف تنها از آن خداوند است ) 2ـ
...
[مشاهده متن کامل]
کسی که هنر یک زندگی عالی را دارد و می تواند الگو باشد. 3ـ کسی که درست قضاوت می کند و یا تشخیص می دهد. 4 ـ کسی که خداوند دانش فهم مسائل را به او داده است . 5 ـ حکمت آموز. کسی یا چیزی که دانش فهم مسائل را به دیگران می آموزد.

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٥)

بپرس