حکم بازداشت


    bench warrant

مترادف ها

interdict (اسم)
جلوگیری، تحریم، نهی، قدغن، حکم بازداشت، حکم نهی، حکم اداری

injunction (اسم)
اتحاد، دستور، نهی، قدغن، حکم بازداشت

mittimus (اسم)
حکم بازداشت، حکم حبس

پیشنهاد کاربران

بپرس