siren
فارسی به انگلیسی
مترادف ها
حوری، زن بسیار زیبا
پیشنهاد کاربران
سلیم
حوری: واژه ای اربی و با مهربانوی درشت چشم پردیس در فارسی برابری دارد.
حوری: واژه ای اربی و با مهربانوی درشت چشم پردیس در فارسی برابری دارد.
حوری واژه ای است معرب که از واژه �هوروست� در فارسی میانه و به معنای زیبا روی ( به ویژه زن ) گرفته شده .
پری باکره و زیباروی بهشتی
برابر فارسی اش میتوان "هوروی" را داشت به معنی خوب چهره،
از "هو" به معنی خوب در هومن هوتن ( از اوستایی ) است.
و "روی" به معنی چهره
از پریچهر نیز میتوان بهره برد.
از "هو" به معنی خوب در هومن هوتن ( از اوستایی ) است.
و "روی" به معنی چهره
از پریچهر نیز میتوان بهره برد.
هوری یا جوری
حوری یعنی زن زیبای بهشتی
حور احتمالا به معنای دختر نورسیده وبه معنای طریف وکوچک باشد
عروس خلد
کنایه از حوری بهشتی
کنایه از حوری بهشتی
معرب شده واژه هور به معنای خورشید یعنی زن یا موجودی که همچون هور میدرخشد
مانند خورشید . یه اسم لکی هستش
زن زیبای بهشتی که سیاهی چشمانش در نهایت سیاهی و سپیدی صورتش در نهایت سپیدی ست.
چشم سیاه
زن زیبای بهشتی .
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٣)