دیکشنری
مترجم
بپرس
حواس پرتی
/havAsparti/
absent-mindedness
abstraction
distraction
haze
heebie-jeebies
preoccupation
woolgathering
دنبال کنید
مترادف ها
distraction
(اسم)
دیوانگی، گیجی، حواس پرتی
wackiness
(اسم)
گیجی، حواس پرتی
پیشنهاد کاربران
پرت شدن حواس : [عامیانه، اصطلاح] از موضوع دور افتادن.
+ عکس و لینک
بپرس
سوالت رو اینجا بپرس
همه سوال ها